آمد بر من قاصد آن سرو سهی


آمد بر من قاصد آن سرو سهی

آمد بر من قاصد آن سرو سهی


آورد بهی تا نبود دست تهی

آورد بهی تا نبود دست تهی
آورد بهی تا نبود دست تهی
من هم رخ خود بدان بهی مالیدم
من هم رخ خود بدان بهی مالیدم
من هم رخ خود بدان بهی مالیدم
یعنی ز مرض نهاده ام رو به بهی
یعنی ز مرض نهاده ام رو به بهی
یعنی ز مرض نهاده ام رو به بهی